به گزارش خبرگزاری«حوزه»، حجتالاسلام محمد شجاعیان در این نشست با ارائه مقاله خود اظهار داشت: اندیشمندان محافظهکار در بیان نظرات خود محافظهکارانه عمل میکنند و از این رو تکلیف بسیاری از مباحث نظریهپردازهای سیاسی در ماهیت بشری مشخص میشود.
استادیار گروه علوم سیاسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به اندیشه لیبرالیست خاطرنشان کرد: لیبرالها به دلیل نوع تلقی خود از انسان، عموماً از جامعه بشری دفاع میکنند و ازاینرو خیر فردی را همان خیر جمعی میدانند و اگر هم گاهی تعارضی ایجاد شود و خیر جمعی را ترجیح دهند باز به تلقی آنها از انسان بازمیگردد.
وی افزود: در دوران مدرن، به دلیل اینکه انسان بهعنوان عضوی از یک ملت محسوب میشود، بحث ملیت بهصورت جدی مطرح میگردد و در نظریه افلاطون و ارسطو انسان مطلوب انسانی است که در جمع زندگی میکند.
حجت الاسلام شجاعیان در ارتباط با اندیشه اسلام از یک شخصیت مطلوب انسانی گفت: انسان مطلوب در دورهی ظهور اسلام کسی است که در قبیله زندگی میکند و تحت دستورات رئیس قبیله است و به همین دلیل در هنگام ظهور اسلام تعدد نظرات وجود داشت که با ظهور اسلام دستور به وحدت نظریه داده شد.
در بخش دیگر این نشست علمی حجت الاسلام سید کاظم سیدباقری در بیان نقد این مقاله اظهار داشت: رجوع به مکاتب مختلف و نظریههای انسانشناسی آنها و نوع قرائت و خوانش خاص آنها نشان میدهد به مبانی انسانشناسی پرداختهشده است.
استادیار گروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تأکید کرد: گاهی در هر مکتبی موضوعی مهم میشود و از همین رو یک ویژگی مهم تلقی میشود و درنهایت بهعنوان نظریه و نماد آن مکتب محسوب میشود.
وی افزود: اگر منظور از ماهیت بشر انسانشناسی باشد، یعنی میتوان ماهیت انسان را زمانی شفاف کرد که از منظر ماهیتهای گوناگون، مبانی انسانشناختی آن دیدگاه مشخص گردد.
حجت الاسلام سید باقری تصریح کرد: مبانی دارای چند ویژگی مشخص است و اگر از منظر مبانی، معرفت انسان را مشخص کنیم، این بحث آغازی برای ورود به اندیشههای دیگر خواهد شد.
این استاد دانشگاه با اشکالگیری از تعریف ارائهشده در مقاله از "نظریه" گفت: نظریه صرف استدلال و رسیدن به خیر و سعادت نیست، چون این الفاظ خودشان دارای وجوه گوناگون هستند، بلکه نظریه مجموعهای از گزارهها و آموزههای نظاممند و مرتبت است که یک تعریف شفاف و حقیقی را ارائه کند.
وی در ادامه گفت: بهتر بود به نظریات دیگر در نظریات اسلامی و اندیشهها مراجعه میشد و این بحث در اندیشه ابنسینا و بسیاری از متفکرین اسلامی نیز وجود دارد و بهتر بود نظریههای سیاسی از منظر اسلامی نیز موردبررسی قرار گیرد.
حجت الاسلام سیدباقری در پایان تأکید کرد: اصرار بر یکی انگاشتن نظریه سیاسی در این مقاله اثر چندانی در بحث ندارد و نوع دادهها نیز این بحث را شفاف نمیکنند.
نظر شما